امیری در گفت‌وگو با خبرگزاری دانشجو:
امیر امیری کارگردان تئاتر عاشورایی «برای یک حصیر خرما» در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو گفت: حدود پنج سال پیش قصه‌ای عاشورایی شنیدم که روایتگر ماجرای مردی شیعی در کوفه بود. او می‌خواست برای رساندن مادرش به مدینه و دیدار امام حسین(ع) کالایی را بفروشد و هزینه سفر را تامین نماید.
او ادامه داد: در بازار کوفه می‌بیند که همه آماده جنگ با خوارج هستند، هرکس به سپاهی ملحق می‌شود و سکه دریافت می‌کند. در نهایت آن فرد تا گودال قتلگاه هم پیش می‌رود، اما با عاقبت بخیری قصه اش به پایان می‌رسد. اگرچه اصل قصه برای من ایده بود، ولی من این داستان را برای تئاتر مناسب ندانستم. البته باید بگویم چندی بعد هم فیلمی چینی دیدم که نقش اول آن حاضر بود برای اندیشه اش خودش را ویران کند.
امیری افزود: پس از آن هم نمایش‌های مختلفی را دیدم که مجموعه آن‌ها ایده «برای یک حصیر خرما» را به ذهنم رساند، درواقع من تصمیم گرفتم داستان کسی را روایت کنم که در شهادت امام دست داشته و بعد از واقعه عاشورا فهمید چه اشتباهی کرده است.
او با تاکید بر اینکه ایده اولیه سال‌ها قبل به ذهنش رسیده اظهار داشت: از سال ۹۰ این ایده در ذهنم شکل گرفت و در نهایت اول مرداد امسال بود که شروع به نوشتن کردم البته، چون فرصت بازنویسی نبود در طول اجرا اثر هم بازنویسی شد. بازیگران نیز از میان دانشجویان بسیج دانشجویی انتخاب شدند که جز یک نفر بقیه آماتور بودند. درواقع ما ۴۵ روز تمرین و آموزش بازیگری داشتیم که خوشبختانه همگی به موقع خود را به صحنه رساندند.
کارگردان «برای یک حصیر خرما» افزود: بسیج دانشجویی شهرستان‌ها در تئاتر خیلی فعال هستند، ولی تهران اینگونه نیست. البته ما از امسال بطور جدی تئاتر تهران را شروع کردیم و در نظر داریم سال آینده نمایشی عاشورایی را به روی صحنه ببریم. این را هم بگویم که پیش از آن در حال آماده سازی تئاتری برای ایام دهه فجر و پیروزی انقلاب اسلامی هستیم.
او همچنین تصریح کرد: اواخر بهمن ماه امسال یعنی بعد از پایان جشنواره تئاتر فجر نیز تئاتر دیگری را روی صحنه خواهیم برد که محوریت اصلی آن فعالیت‌های امریکا و عمال آن در لانه جاسوسی است. قالب نمایش هم هجو و طنز است و شاید جز اولین نمایش هایی انقلابی باشد که با این شیوه به روی صحنه می‌رود.
او ادامه داد: در بازار کوفه می‌بیند که همه آماده جنگ با خوارج هستند، هرکس به سپاهی ملحق می‌شود و سکه دریافت می‌کند. در نهایت آن فرد تا گودال قتلگاه هم پیش می‌رود، اما با عاقبت بخیری قصه اش به پایان می‌رسد. اگرچه اصل قصه برای من ایده بود، ولی من این داستان را برای تئاتر مناسب ندانستم. البته باید بگویم چندی بعد هم فیلمی چینی دیدم که نقش اول آن حاضر بود برای اندیشه اش خودش را ویران کند.
امیری افزود: پس از آن هم نمایش‌های مختلفی را دیدم که مجموعه آن‌ها ایده «برای یک حصیر خرما» را به ذهنم رساند، درواقع من تصمیم گرفتم داستان کسی را روایت کنم که در شهادت امام دست داشته و بعد از واقعه عاشورا فهمید چه اشتباهی کرده است.
او با تاکید بر اینکه ایده اولیه سال‌ها قبل به ذهنش رسیده اظهار داشت: از سال ۹۰ این ایده در ذهنم شکل گرفت و در نهایت اول مرداد امسال بود که شروع به نوشتن کردم البته، چون فرصت بازنویسی نبود در طول اجرا اثر هم بازنویسی شد. بازیگران نیز از میان دانشجویان بسیج دانشجویی انتخاب شدند که جز یک نفر بقیه آماتور بودند. درواقع ما ۴۵ روز تمرین و آموزش بازیگری داشتیم که خوشبختانه همگی به موقع خود را به صحنه رساندند.
کارگردان «برای یک حصیر خرما» افزود: بسیج دانشجویی شهرستان‌ها در تئاتر خیلی فعال هستند، ولی تهران اینگونه نیست. البته ما از امسال بطور جدی تئاتر تهران را شروع کردیم و در نظر داریم سال آینده نمایشی عاشورایی را به روی صحنه ببریم. این را هم بگویم که پیش از آن در حال آماده سازی تئاتری برای ایام دهه فجر و پیروزی انقلاب اسلامی هستیم.
او همچنین تصریح کرد: اواخر بهمن ماه امسال یعنی بعد از پایان جشنواره تئاتر فجر نیز تئاتر دیگری را روی صحنه خواهیم برد که محوریت اصلی آن فعالیت‌های امریکا و عمال آن در لانه جاسوسی است. قالب نمایش هم هجو و طنز است و شاید جز اولین نمایش هایی انقلابی باشد که با این شیوه به روی صحنه می‌رود.
ارسال نظرات