مردان آمده‌اند جان بدهند به جانان
وبلاگ خاطرات انقلاب
صدای انفجار کوچکی نزدیک سنگر دیده‌بانی شنیده شد؛ دویدیم، حسن رضوانی فرمانده گردان رو به بالا افتاد، رنگش سفید شده بود و به سختی نفس می‌کشید.
ارسال نظرات
captcha