چرا «کربلای ۵»، عملیاتی متفاوت و خاص بود؟
حسین خرازی به برادر محسن می‌گفت: «من دیگر لشکرم ازهم‌پاشیده و نمی‌توانم عملیات کنم!» من به ایشان نگاه کردم، دیدم عرق پیشانی‌اش را گرفته است. آن‌قدر ناراحت و خسته بود که به‌طورجدی می‌گفت اینجا دیگر نمی‌شود کار کرد، ولی آقا محسن می‌گفت بروید، بگویید از استان نیرو بفرستند.
ارسال نظرات
captcha
آخرین اخبار