ندیمی در گفت‌وگو با خبرگزاری دانشجو:
ابوذر ندیمی، نماینده مردم لاهیچان در خانه ملت به برخی از سوالات نوروزی خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو، اینگونه پاسخ داد:
از آنجایی که دور آینده به عنوان نماینده مجلس بشمار نمی روید در چه حوزه ای فعالیت خواهید کرد؟
البته می دانید از یک جهت بازنشسته هستم و الزامی به کار دولتی ندارم، اگر از سوی دولت پیشنهاد خوبی داشته باشم در ان زمینه فعالیت خواهم کرد بالاخره من آدمی هستم که سی هفت سال زحمت کشیده ام مدیر کل و معاون وزیر بودم دولت متناسب با آن پیشنهاد کند.
نظر شما از گلدان های مصنوعی که در صحن علنی وجود دارد چست؟
من اساسا با این ساختمان مجلس در این محل با این هزینه ها موافق نیستم یعنی مثلا مجلس قدیم کوچک تر بود ولی هزینه نگهداریش هم کمتر بود دسترسی ها بیشتر بود و اما اگر قرار بود جایی درست می کردیم باید در شبکه مترو جایی انتخاب می کردیم در داخل تهران غرب یا شمال یا مرکزش که هم مزاحمت برای مردم نباشد و هم در داخلش مجبور نباشیم هزار تا کار جدید کنیم ما از نور برخوردار نیستیم با نور مصنوعی زندگی می کنیم این یک داستان است از طبیعت هم برخوردار نیستیم مشرف به درخت نیستیم در داخل ساختمان هرمی هستیم از جهت طبیعت هم آرایش تصویری دادند ولی شما می دانید که گل های مصنوعی مجموعه نگهداریش گرد و غبار و آلودگی است یعنی ما مدام در فضای آلوده نفس می کشیم به نظرم هزینه هایی که می شود پرت است و باید از اول اینجا نبودیم فرض کنید اگر همان زمان در محلی که وزارت راه ساخته می شد ما راحت تر بودیم در تپه عباس آباد که وزارت راه و بانک سپه هستند بهتر بود و این همه مزاحمت خیابانی برای مردم درست نمی کردیم.
نظر شما در خصوص صحن هیئت رئیسه مجلس چیست؟
من مجالس زیادی در دنیا دیدم تفاوتشان از نظر ساختمان و چینش و تسلط و ده ها موضوع دیگر کاملا با مجلس کشورمان تفاوت دارد یعنی واقعا هیئت رئیسه باید صندلی همین صندلی و میز این قدر فاصله دارد که دائما باید بیفتیم یعنی فاصله استاندارد رعایت نشده علاوه بر اینکه در رابطه با هیئت رئیسه کافی است که در طرفین ساختمان باشید همدیگر را نمی بینید خود ترددها هم اصلا همه در یک ردیف هستند تسلطی نیست در حالی که در جاهای دیگر ریاست جاش معلوم تر است منشی های هیئت رئیسه نیز تقسیم بندی دارند از نظر خود نماد هم نماد پشت و رو هم ایفای معماری اسلامی دینی نمی کند.
تلخ ترین خاطره ای در سال 94 چیست؟
تلخ ترین خاطره زمانی است که در مورد تصمیمات برای مردم جریان گرایی بشود در این وقت من بیشتر ناراحت می شوم! در مورد برجام همه می دانستند که نیتمان خوب است رهبری دستور داده دولت کار کرده و بعدم شورای نگهبان و امنیت هم بودند ولی ما متهم شدیم به انواع کارها در حالی که می دانستیم رهبر قبول ندارد و مصلحت نظام نیست تصمیم نمی گرفتیم در حالی که جرم ما حمایت از رهبری بود.
شیرین ترین خاطره در سال 94 چه بود؟ شیرین ترین خاطره زمانی بود که برای مبارزه با قاچاق کالا اصلاح قانون مالیات نظام صنفی رفع موانع تولید و ده ها مورد قانون تدوین و تصویب کردیم.
اگر بخواهید برای سال 94 رنگ انتخاب کنید چه رنگی را در نظر می گرفتید؟ هر روز روز خداست من رنگ شاید رو می پذیرم.
به نظر شما رنگ سال 95 چه رنگی خواهد بود؟
95 تا 99 را سال های سختی می دانم برای اینکه انباشت کثیری از مشکلات باید جواب داده شود 450 هزار میلیارد پروژه ناتمام 200 میلیارد تومان بدهی دولت 200 هزار میلیارد تومان معوقات به اشخاص حقیقی و حقوقی و هزینه های سرسام آوری جاری و مطالبات استخدامی 50 درصد شدن بسیاری از صنایع ناامید شدن گروه های زیادی از جامعه و مددجو ساختن بسیاری از مردم و بی هدفی در اجرای هدفمندی یارانه ها و بسیاری از مسائل که فشارش بیشتر می شود شاید از این جهت باید خوشحال باشم که نماینده نیستم چون من مسئولیت پذیر و اثرگذار هستم و طبیعتا نبودن من بسیاری از این دغدغه ها را کم می کند مشکلات به من می گفت باید بیشتر پای کار باشم اما شرایط به گونه دیگری است.
شوخ ترین نماینده از میان نمایندگان کدام نماینده است؟ آدم شوخ زیاد داریم باهنر از ویژگی حفظ لطیفه قوی ترین نماینده است
متعصب ترین نماینده کدام نماینده است؟ متعصب ترین خود من هستم
لابی گری ترین نماینده کدام نماینده است؟ لابی گر بازترین نماینده ها در میان نماینده ها، نماینده های تهران هستند.
برخی نماینده ها بیان کرده اند که شما شوخ ترین نماینده هستید نظرتان در این زمینه چیست؟
در این خصوص پاسخ دارم چون به قول قدیمی ها کسی نمی تواند به من تیکه بیندازد جوری می گویم که بهش برنخورد ضمن مذاکره جواب می دهم عادی رفتار می کنم و بدون اینکه کسی متوجه شود تا متوجه شود زمان زیادی طول می کشد اصل شوخی به معنای پاسخ گویی و ارتباط با مخاطبین و جانماندن از پاسخ به تکیه ها که عادت ایرانی هاست آدم قوی هستم ولی نه اینکه مزاح باشم بله می خندم و با آدمایی که خندیدیم رفیق هستیم بزرگواری که حتی در نامه ای در خصوص تبلت که من بزرگواری را با کروات نشانش دادم نوشت که ما با هم شوخی کردیم و هدف من هم مسخره کردن ایشان نبود از جهت شوخی بود ولی نه شوخیای خارج از محدوده و عرف اخلاق اما از نظر بذله گویی و نشاط و شادمانی عقب مانده نیستم.
ارسال نظرات