به گزارش گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» به نقل از گاردینٍ، انتشار نامه فلیپ لارکین به مدیر کالج سنت هیو آکسفورد علت پرهیز این شاعر از پیوستن به جمع استادان آکسفورد را مشخص کرد. در این نامه که به تازگی کشف و منتشر شده لارکین موقعیت خود را در قبال کانون‌ها و انجمن‌های ادبی آن دوران با عنوان جهنم روی زمین تشبیه کرده و ترس از موضع‌گیری آنها را مهمترین عامل برای رد کردن کرسی شعر دانشگاه آکسفورد دانسته است.
این نامه در بایگانی کالج سنت جان آکسفورد، دانشگاه و محل تحصیل لارکین کشف شده است. لارکین در این نامه که روی سربرگی متعلق به کتابخانه بریمور جونز و با امضای فلیپ لارکین نوشته شده، خطاب به راشل تریکت مدیر کالج سنت هیو آکسفورد انصراف خود را از پذیرش کرسی شعر این دانشگاه اعلام می‌کند.
لارکین در این نامه برای تریکت شرح می‌دهد که او شخص مناسبی برای این شغل نیست. وی می‌نویسد: تا به حال تنها یک بار مجبور به سخنرانی در مقابل جمع بوده‌ام و از تکرار این کار بسیار متنفرم. در دقایق ابتدایی سخنرانی ام تعدادی از حاضرین در مراسم رفت و آمد می‌کردند و من قادر به تحمل این وضعیت و کنترل آن نبودم. بنابراین پیش از هر تصمیمی باید برایتان روشن کنم که من فرد مناسبی برای این کار نیستم.
وی در ادامه نامه خود می‌نویسد: من در موقعیت جهنم روی زمین قرار دارم و دلواپسی‌ام از عکس‌العل و واکنش انجمن‌ها و کانون‌های ادبی در قبال این تصمیم است. در این زمینه احساس ناراحتی می‌کنم که مبادا با قبول این پست زیر ذره‌بین افرادی بروم که مته روی خشاش می‌گذارند و هر جا میروند درباره‌ام صحبت می‌کنند.
به هر حال فیلیپ آرتور لارکین این موقعیت را که بعد از عنوان ملک‌الشعرا در جامعه ادبی انگلیس بسیار ارزشمند است رد می‌کند، همانطور که در سال ۱۹۸۴ عنوان ملک‌الشعرای انگلیس را رد می‌کند و از پذیرش آن سرباز زد.
فلیپ ارتور لارکین شاعر، نویسنده و کتابدار از جمله بزرگ‌ترین شاعران انگلیسی نیمه دوم قرن بیستم است که مجموعه شعرهای «کمتر فریب خورده»، «کشتی شمال»، «عروسی‌های عید گلریزان» و «پنجره‌های بلند» را در کارنامه ادبی خود دارد. منتقدان ادبی از این شاعر با عنوان شاعری پیچیده که سخت‌ترین منتقد آثار خودش بود یاید می‌کنند.
این شاعر که در زندگی بسیار محتاط بود و عقیده‌ای به زندگی پرمخاطره و ماجراجویی نداشت در اکثر اشعارش به موضوعاتی همچون تنهایی، غم، روحیه ضعیف، ترس از آینده، ترس از کهنسالی و مرگ می‌پرداخت.
ارسال نظرات