شماره‌های اختصاصی دانشجویی

دانشگاه های کشور«خبرگزاری دانشجو»، هانیه غفاری؛ برای هر دانشجو می توان یک شماره ی دانشجویی، تعدادی استاد و حد ثابتی واحد درسی و در کل تمام امکاناتی که برای گذراندن یک دوره ی 4 ساله یا در تحصیلات تکمیلی و دکترا 2 ساله،اختصاص داد و فراهم کرد. اما گاهی حوادثی در تاریخ دیده می شود که دانشجویی بالاتر از یک دوره ی دانشجویی خود نمود پیدا می کند و با خون خود چهره ی واقعی از ظالمان دورانش و حتی در مقیاسی فراتر از زمان و تجربه ای برای آیندگان می آفریند.

 

شهیدان بزرگ نیا، قندچی و شریعت رضوی قربانی مهمان ناخوانده ای شدند که دستور رسیده بود باید امثالشان شقه شده و جلوی درب دانشگاه به دار آویخته شوندتا عبرت همه شود. قرار بود هنگام ورود نیکسون صداها خفه شود و جنبده ای نجنبد.

 

به خاک و خون کشیده شدن دانشجویان دانشکده فنی دانشکاه تهران برای اعتراض به کودتای 28 مرداد بود و این سو نیکسون این نماینده ی استکبار آمده بود نتیجه ی سرمایه گذاری بیست و یک دلاری «سیا» را که در راه کودتا و سرنگونی دولت مصدق هزینه کرده بود، از نزدیک مشاهده کند.

 

شهید چمران در رابطه با حادثه 16 آذر می گوید:«وقایع آن روز چنان در نظرم مجسم است که گویی همه را به چشم می بینم. صدای رگبار مسلسل در گوشم طنین می اندازد، سکوت موحش بعد از رگبار بدنم را می لرزاند، آه بلند و ناله جانگداز مجروحین را در میان این سکوت دردناک می شنوم . دانشکده فنی خون آلود را در آن روز و روزهای بعد به رأی العین می بینم... نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران می آمد تا نتیجه بیست و یک ملیون دلار خرج کودتا را ببیند. «

 

در مظلومیت دانشجویان دانشکده فنی همین بس که اولیای دانشکده، مستخدمان و چند نفری از دانشکده پزشکی می‏خواستند مجروحان را به دانشکده پزشکی برده معالجه کنند ولی سربازان با تهدید به مرگ مانع این کار شدند. بدن مجروحان در حدود دو ساعت در وسط دانشگاه افتاده بود و خون جاری بود تا بالاخره جان سپردند. درست فردای آن روز، نیکسون در همان دانشگاه، روی خون صداهای خفه شده راه رفت و دکترای افتخاری رشته ی حقوق دریافت کرد.

 

نیکسون های زمان که به خاطرشان باید صدای دانشجویان خفه شود کم نیستند. اگر کسی به حرف آن روز جنایتکاران که برای کم رنگ کردن واقعه ی 16 آذر به سفسطه می گفتند «دانشجویان برای گرفتن تفنگ سربازان حمله کردند و سربازان نیز اجبارا تیرهایی به هوا شلیک نمودند و تصادفاً سه نفر کشته شدند» نخندید ولی امروز اگر کسی بگوید سازمان سیا اتفاقی حامی تروریست و رژیم های خودکامه ی منطقه و مسبب تمامی ظلم و جور دنیاست، مثابه ابلهان یا هم دستان نگریسته خواهد شد.

 

ریشه ی استکبارآمریکایی و مرگ بر سیاست هایش را باید در 16 آذر دید. این که در تعریف استکبار در صحبت های اخیر حضرت آقا اشاره به «خود برتربینی و نشناختن حد خود درمقابل خداوند و مردم» می شود ریشه ی قرآنی و تاریخی دارد.همان گونه که در قرآن، درباره نافرمانی ابلیس چنین آمده است: «ابی و استکبر و کان من الکافرین».استکباری که 16 آذر را می آفریندآمریکای مستکبری است که با خوی استکباری خود که تنها فرق آن از سال 1332 و سیاست امروزش تنهااستفاده از روش های مختلف است.

 

حالا باید به روش مقابله ی آن روز دانشجویان پرداخت. اگر دانشجویان آن روز دانشگاه تهران مقاومت را سرلوحه ی حرکت انقلابی خود قرار می دهند این ریشه در عقاید و باورهایی دارد که تبدیل به گفتمان می شود. همان مستضعفان و ضعیفانی که خداوند در قرآن آن ها را در مقابل مستکبران قرار می دهد گفتمان مقاومت برخاسته از پرچم یا حسین که بعد از گذشت سالیان دراز از آن روز تاریخی در سرتاسر دنیا حتی در اطراف کاخ سفید به اهتزاز درآورده، تنها استراتژی مقابله شناخته می شود. اشاره ای کوتاه به خبرهای رسیده از لبنان پیکان تیز مقاومت در مرز رژیم نحس نجس اسرائیل و سوریه ی مقاوم در مقابل تکفیری های هار شده با استخوان گاوهای آمریکایی تنها شماری از جریان های فعال منطقه بر مبنای همین استراتژی است.

 

خون شهید جاذبه ی خاک را خواهد شکست و ظلمت را خواهد درید و معبری از نور خواهد گشود و روحش را از آن ، به سفری خواهد برد که برای پیمودن آن هیچ راهی جز شهادت وجود ندارد. شهید سید مرتضی آوینی این را عاشقانه نوشت اما بر چه کسی پوشیده است که صداهای رسیده از انقلاب های اسلامی منطقه یا حتی امثال وال استریت های آزادی طلبانه از آن سربندها و شعارهای استکبار ستیزی گرفته تا تقلید دانشجویان آمریکایی معترض از تقلید دانشجویان یمنی و مصری و ... از انقلاب ایران و همین شهدایی بوده است که با خون خود معبری از نور گشوده اند.

 

چپاول چندین دهه ی صهیونیستم و پی بردن به آبروی رفته و ضعف بی سابقه ی استکبار در مقابل مشکلات خارجی و بیش تر داخل مرزهای خود کار سختی نیست. این ها همه وام دار خون شهید و جذبه ای است که در مرزهای دور جاذبه ی خاک را شکسته است. تحلیل هر کسی از مذاکرات این روزهای پرسر و صدا هر چیزی که باشد اما ماهیت وام دار بودن تفکراتی که برخی دوستان در این بحبوبه نگران گفتمان انقلاب و مقاومتند و دیگرانی دوست نما به خیال پردازی اپوزسیونشان می اندیشند کاملاً هویداست.

 

در حقیقت چیزی که در آینده رخ خواهد داد اگر بر مبنای نرمش قهرمانانه رخ دهد و از این سو آمریکا برای معامله ای بر مبنای برد برد از توهم خود بزرگ بینی خارج شود که البته بنا به وعده ی الهی محقق نخواهد شد می توان به عنوان درسی برای آینده ی سیاست خارجی نگریسته شود؛ اما اگر بنا به تجارب تاریخی و نمونه ی امروزی آن سرنوشت اخوان المسلمین نگاهی بیندازیم این مذاکرات در خیال پوشالی برد-باخت و حداقل شکستن ابهت مقاومت برسد بسا هزینه ی جبران ناپذیری خواهیم داد.هزینه ی شدت تحریم ها تنها گوشه ای از تبعات جهانی توهم تسلیم است که در شبکه های جهانی استکبار بر ضد مقاومت سرداده خواهد شد. کما اینکه در صحبت های اخیر سید حسن نصرالله این مرد مقاومت به وضوح دیده می شد.

 

باید دید این دست دوستی که با دست های چدنی مزین به دست کش های چرمی ارائه می شود از موضع ضعف طرف مقابل می کاهد یا عزت طرفی را به ضعف می کشاند به کجا می خواهد برسد! تاامثال حوادث 16 آذر که بهترین فرصت برای باخوانی مجدد رویکرد گذشته و آینده ی جهان هست وجود دارد آیین استکبارستیزی حیات آورترین نسخه برای ناامیدی دشمنان دانشجویان شهیدند.

 

شماره های اختصاصی دانشجویی برای تأثیر در سرنوشت ابدی استکبار تنها با تأثیرگذاری بر اندیشه، عمل و تغییر سرنوشت مستضعفان و ضعیفان جهان دارد. دریغا که زیادند دانشجوهای سیب زمینی که جز اشغال صندلی های کلاس و روزمرگی های خود محورانه اثری حتی در زمان حضور خود در محیط دانشگاه ندارند چه برسد به دادخواهی از مظلومان و مستضعفان جهان یا حتی اندیشیدن به گفتمان برتر.