به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو به نقل از پایگاه خبری النشره، ترور «لقمان سلیم» فعال سیاسی لبنان واکنش‌های زیادی در پی داشت و در این میان برخی بلافاصله شروع به بهره‌برداری از آن کردند که متهم کردن زودهنگام حزب‌الله در قتل لقمان سلیم در راستای همین بهره‌برداری‌ها صورت گرفت.
این طرف‌های داخلی و خارجی که انگشت اتهام خود را به سمت حزب الله گرفتند منتظر هیچگونه تحقیقات رسمی از سوی مقامات امنیتی و قضایی لبنان نماندند و این پیش داوری یادآور سناریوهای سال 2005 است که همین طرفها در ماجرای ترور «رفیق حریری» نخست وزیر فقید لبنان شروع به اتهام زنی علیه حزب‌الله و سوریه کردند.
اما این اتهامات بیانگر چیست و چرا برخی طرفها خیلی سریع حزب‌الله را متهم کردند و چرا این بازه زمانی برای ترور انتخاب شد و هدف از آن چیست؟
- متهم کردن حزب الله به ترور این فعال سیاسی لبنان بلافاصله بعد از خبر انتشار قتل وی علامت سوال‌های بزرگی به وجود می‌آورد در این خصوص که این جنایت توسط طرف‌های مشکوکی انجام شده که پیش از آن می‌دانستند بنا به یک سری دلایل می‌توان حزب الله را در این ترور متهم کرد. از جمله دلایل در این زمینه آن است که لقمان سلیم در منطقه‌ای به قتل رسید که حزب‌الله نفوذ بالایی در آن جا دارد و همچنین شواهد نشان می‌دهد که این فعال سیاسی لبنان یکی از مخالفان حزب الله و مقاومت بود. بنابراین طرف‌هایی که پشت قتل لقمان سلیم ایستاده‌اند به خوبی می‌دانستند که می‌توان حزب الله را در این جریان متهم و شرایط را علیه آن تحریک کرد.
در این شرایط که دشمنان خارجی مقاومت لبنان و مهره‌های داخلی آنها در صدد تضعیف حزب‌الله و حذف آن از صحنه سیاسی کشور هستند قتل لقمان سلیم می‌تواند ابزار خوبی برای تنش آفرینی ضد حزب الله باشد. در واقع این طرفها قصد دارند با فریب افکار عمومی بگویند که حزب الله لبنان از یک حزب مقاومت در برابر دشمن صهیونیستی تبدیل به یک قدرت سرکوبگری و ارعاب در لبنان شده است؛ به طوری که همه مخالفان خود و کسانی که از آن انتقاد می‌کنند را حذف می کند.
- به نظر می رسد در این شرایط که برخی گروه‌های وابسته به خارج در لبنان در مخمصه قرار گرفته و به دلیل پرونده‌های مختلف فساد اعتماد مردم را از دست داده‌اند انتخاب این زمان برای ترور لقمان سلیم برای آنها مناسب باشد؛ چرا که می‌توانند با ایجاد فضای همدردی و طرح شعارهایی همچون رد سیاستهای سرکوبگری و ارعاب مخالفان، حمایت جوانان را به دست آورند. پس از اینکه این گروه‌ها در تحقق اهداف خود به بن‌بست رسیدند و نتوانستند برنامه آمریکا را برای ایجاد کودتای سیاسی در لبنان و حذف حزب الله و متحدانش از دولت اجرا کنند، ترور یک فعال سیاسی مخالف مقاومت می‌تواند برگ برنده خوبی باشد. همانطور که این نیروها نیت خود را برای فتنه انگیزی در لبنان در راستای تحقق منافع و اهداف خود نشان دادند. تحریف اعتراضات مردمی اخیر در طرابلس و تبدیل آن به تحرکات آشوبگرانه و خشونت آمیز و موج‌سواری و بهره برداری از اوضاع وخیم اجتماعی و معیشتی ناشی از بحران اقتصادی و مالی لبنان که در نتیجه محاصره غرب و آمریکا حاصل شده در همین راستا انجام گرفت.
- فرضیه سوم این است که برخی طرف‌های مشکوک پشت جنایت لقمان سلیم قرار دارند که مرتبط با توطئه آمریکایی صهیونیستی هستند. این طرفها که به شکل علنی پشت اتهام زنی علیه حزب الله قرار داشتند دو هدف را در این جنایت دنبال می‌کنند:
- هدف اول دامن زدن به اختلافات و تحریک علیه مقاومت است که بخشی از برنامه کودتای آمریکایی به شمار می‌رود. این امر حاکی از تلاش آشکار برای دور جدید ترورها در لبنان است؛ همانطور که «دیوید هیل» مسئول سابق آمریکایی سال گذشته در کنگره اعتراف کرد گروه‌های افراطی بودجه مالی خود را توسط غرب و آمریکا تامین می‌کنند.
- مسئله دوم به محبوبیت مردمی مقاومت برمی‌گردد. در شرایطی که همه لبنانی‌ها معتقدند حزب الله یک جنبش مردمی برای دفاع از لبنان در برابر اشغالگری‌های رژیم صهیونیستی است، طرف‌های وابسته به دشمنان مقاومت تلاش می‌کنند تا با وارد کردن اتهاماتی همچون سرکوب آزادی بیان علیه حزب الله محبوبیت ملی این جنبش را از بین ببرند؛ چرا که طرف‌های مذکور در حال آماده سازی برای برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی لبنان به نفع احزاب غربگرا در راستای سیاستهای آمریکا هستند.
بر این اساس و طبق مواردی که گفته شد می توان به چند نتیجه رسید:
- هر طرفی که به شکل شتابزده حزب‌الله را مستقیم یا غیر مستقیم و عمدا یا سهوا متهم به ترور لقمان سلیم کرده است در خدمت برنامه‌های آمریکا که پشت تحریم‌ها علیه شخصیت‌های مقاومت و نیز محاصره اقتصادی و مالی لبنان قرار دارد، فعالیت می‌کند. این طرفها همان کسانی هستند که بحران اقتصادی و رنج لبنانی‌ها را چند برابر می‌کنند.
همواره ثابت شده که واشنگتن از طریق نیروها و گروه‌های وفادار خود و برخی از رسانه‌هایی که بودجه آنها توسط ایالات متحده تأمین می‌شود به دنبال آن است که حزب الله را مسئول رنج‌های مردم لبنان دانسته و این جنبش و متحدانش را از صحنه سیاسی لبنان خارج کند. آمریکا به دنبال آن است که از طریق منزوی کردن مقاومت و خلع سلاح آن که از لبنان و ثروت‌های این کشور در برابر تجاوزات و جاه طلبی‌های رژیم صهیونیستی محافظت می‌کند و موجودیت اسرائیل را در معرض خطر قرار داده و لبنان را طی سال‌ها از موضع ضعف به قدرت رسانده، دیکته‌های خود را به لبنان تحمیل کرده و طمع ورزی‌های رژیم صهیونیستی در مرزهای دریایی و زمینی لبنان را تحقق بخشد.
- تاریخ حزب الله و مقاومت ملی و اسلامی آن تایید می‌کند که این جنبش به هیچ وجه نمی‌تواند نقشی در ترور لقمان سلیم داشته باشد؛ چرا که اولویت حزب‌الله همواره متوقف کردن فتنه و مسدود کردن راه‌ها در برابر توطئه‌های صهیونیستی و آمریکایی است و اقداماتی همچون جنایت ترور یک فعال سیاسی با سیاستهای مقاومت لبنان همخوانی ندارد.
بعد از سال 2000 که مقاومت لبنان این کشور را از چنگال اشغالگری رژیم صهیونیستی نجات داد، با وجود ظلم و جنایت‌هایی که برخی طرف‌های داخلی لبنان طی اشغالگری‌های اسرائیل در جنوب این کشور علیه خود لبنانی‌ها انجام داده بودند، حزب الله از هر گونه اقدام تلافی جویانه مقابل آنها خودداری کرد تا از وحدت ملی در مناطق آزاد شده محافظت و مسیر فتنه را که دشمن در صدد ایجاد آن بود، مسدود کند.
البته از آن زمان تاکنون حزب‌الله بارها در معرض اتهامات و فتنه‌های مختلفی از این قبیل قرار گرفته که نقطه اوج آن در ماجرای ترور رفیق حریری بود، اما مقاومت با نهایت صبوری تلاش کرده تا دستاوردهای استراتژیک و تاریخی مقاومت که موجب شکست ارتش پرمدعای رژیم اشغالگر صهیونیستی شد را حفظ کند و به منظور جلوگیری از اختلافات فرقه‌ای از دامن زدن به هرگونه آشوب جلوگیری کرده است.
بنابراین حزب الله که چنین سیاستی را برای جلوگیری از بروز فتنه در لبنان دنبال می‌کند و به شدت به وحدت ملی و صلح مدنی پایبند است نمی‌تواند پشت جنایتی باشد که به خوبی می‌داند در خدمت دشمنان مقاومت خواهد بود؛ دشمنانی که هیچ فرصتی را برای تضعیف چهره و اعتبار مقاومت از دست نمی‌دهند.
- در این شرایط وظیفه ملی لبنانی‌ها این است که در دام آمریکا علیه حزب الله نیفتند. در همین راستا پرونده ترور لقمان سلیم باید بلافاصله توسط مقامات قضایی پیگیری شده و عاملان واقعی این جنایت و همه کسانی که در آن دست داشتند، دستگیر شوند. در عین حال باید اهداف کمپین‌های دروغین که علیه حزب الله ایجاد شده محکوم و افشا شود.
این طرف‌های داخلی و خارجی که انگشت اتهام خود را به سمت حزب الله گرفتند منتظر هیچگونه تحقیقات رسمی از سوی مقامات امنیتی و قضایی لبنان نماندند و این پیش داوری یادآور سناریوهای سال 2005 است که همین طرفها در ماجرای ترور «رفیق حریری» نخست وزیر فقید لبنان شروع به اتهام زنی علیه حزب‌الله و سوریه کردند.
اما این اتهامات بیانگر چیست و چرا برخی طرفها خیلی سریع حزب‌الله را متهم کردند و چرا این بازه زمانی برای ترور انتخاب شد و هدف از آن چیست؟
- متهم کردن حزب الله به ترور این فعال سیاسی لبنان بلافاصله بعد از خبر انتشار قتل وی علامت سوال‌های بزرگی به وجود می‌آورد در این خصوص که این جنایت توسط طرف‌های مشکوکی انجام شده که پیش از آن می‌دانستند بنا به یک سری دلایل می‌توان حزب الله را در این ترور متهم کرد. از جمله دلایل در این زمینه آن است که لقمان سلیم در منطقه‌ای به قتل رسید که حزب‌الله نفوذ بالایی در آن جا دارد و همچنین شواهد نشان می‌دهد که این فعال سیاسی لبنان یکی از مخالفان حزب الله و مقاومت بود. بنابراین طرف‌هایی که پشت قتل لقمان سلیم ایستاده‌اند به خوبی می‌دانستند که می‌توان حزب الله را در این جریان متهم و شرایط را علیه آن تحریک کرد.
در این شرایط که دشمنان خارجی مقاومت لبنان و مهره‌های داخلی آنها در صدد تضعیف حزب‌الله و حذف آن از صحنه سیاسی کشور هستند قتل لقمان سلیم می‌تواند ابزار خوبی برای تنش آفرینی ضد حزب الله باشد. در واقع این طرفها قصد دارند با فریب افکار عمومی بگویند که حزب الله لبنان از یک حزب مقاومت در برابر دشمن صهیونیستی تبدیل به یک قدرت سرکوبگری و ارعاب در لبنان شده است؛ به طوری که همه مخالفان خود و کسانی که از آن انتقاد می‌کنند را حذف می کند.
- به نظر می رسد در این شرایط که برخی گروه‌های وابسته به خارج در لبنان در مخمصه قرار گرفته و به دلیل پرونده‌های مختلف فساد اعتماد مردم را از دست داده‌اند انتخاب این زمان برای ترور لقمان سلیم برای آنها مناسب باشد؛ چرا که می‌توانند با ایجاد فضای همدردی و طرح شعارهایی همچون رد سیاستهای سرکوبگری و ارعاب مخالفان، حمایت جوانان را به دست آورند. پس از اینکه این گروه‌ها در تحقق اهداف خود به بن‌بست رسیدند و نتوانستند برنامه آمریکا را برای ایجاد کودتای سیاسی در لبنان و حذف حزب الله و متحدانش از دولت اجرا کنند، ترور یک فعال سیاسی مخالف مقاومت می‌تواند برگ برنده خوبی باشد. همانطور که این نیروها نیت خود را برای فتنه انگیزی در لبنان در راستای تحقق منافع و اهداف خود نشان دادند. تحریف اعتراضات مردمی اخیر در طرابلس و تبدیل آن به تحرکات آشوبگرانه و خشونت آمیز و موج‌سواری و بهره برداری از اوضاع وخیم اجتماعی و معیشتی ناشی از بحران اقتصادی و مالی لبنان که در نتیجه محاصره غرب و آمریکا حاصل شده در همین راستا انجام گرفت.
- فرضیه سوم این است که برخی طرف‌های مشکوک پشت جنایت لقمان سلیم قرار دارند که مرتبط با توطئه آمریکایی صهیونیستی هستند. این طرفها که به شکل علنی پشت اتهام زنی علیه حزب الله قرار داشتند دو هدف را در این جنایت دنبال می‌کنند:
- هدف اول دامن زدن به اختلافات و تحریک علیه مقاومت است که بخشی از برنامه کودتای آمریکایی به شمار می‌رود. این امر حاکی از تلاش آشکار برای دور جدید ترورها در لبنان است؛ همانطور که «دیوید هیل» مسئول سابق آمریکایی سال گذشته در کنگره اعتراف کرد گروه‌های افراطی بودجه مالی خود را توسط غرب و آمریکا تامین می‌کنند.
- مسئله دوم به محبوبیت مردمی مقاومت برمی‌گردد. در شرایطی که همه لبنانی‌ها معتقدند حزب الله یک جنبش مردمی برای دفاع از لبنان در برابر اشغالگری‌های رژیم صهیونیستی است، طرف‌های وابسته به دشمنان مقاومت تلاش می‌کنند تا با وارد کردن اتهاماتی همچون سرکوب آزادی بیان علیه حزب الله محبوبیت ملی این جنبش را از بین ببرند؛ چرا که طرف‌های مذکور در حال آماده سازی برای برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی لبنان به نفع احزاب غربگرا در راستای سیاستهای آمریکا هستند.
بر این اساس و طبق مواردی که گفته شد می توان به چند نتیجه رسید:
- هر طرفی که به شکل شتابزده حزب‌الله را مستقیم یا غیر مستقیم و عمدا یا سهوا متهم به ترور لقمان سلیم کرده است در خدمت برنامه‌های آمریکا که پشت تحریم‌ها علیه شخصیت‌های مقاومت و نیز محاصره اقتصادی و مالی لبنان قرار دارد، فعالیت می‌کند. این طرفها همان کسانی هستند که بحران اقتصادی و رنج لبنانی‌ها را چند برابر می‌کنند.
همواره ثابت شده که واشنگتن از طریق نیروها و گروه‌های وفادار خود و برخی از رسانه‌هایی که بودجه آنها توسط ایالات متحده تأمین می‌شود به دنبال آن است که حزب الله را مسئول رنج‌های مردم لبنان دانسته و این جنبش و متحدانش را از صحنه سیاسی لبنان خارج کند. آمریکا به دنبال آن است که از طریق منزوی کردن مقاومت و خلع سلاح آن که از لبنان و ثروت‌های این کشور در برابر تجاوزات و جاه طلبی‌های رژیم صهیونیستی محافظت می‌کند و موجودیت اسرائیل را در معرض خطر قرار داده و لبنان را طی سال‌ها از موضع ضعف به قدرت رسانده، دیکته‌های خود را به لبنان تحمیل کرده و طمع ورزی‌های رژیم صهیونیستی در مرزهای دریایی و زمینی لبنان را تحقق بخشد.
- تاریخ حزب الله و مقاومت ملی و اسلامی آن تایید می‌کند که این جنبش به هیچ وجه نمی‌تواند نقشی در ترور لقمان سلیم داشته باشد؛ چرا که اولویت حزب‌الله همواره متوقف کردن فتنه و مسدود کردن راه‌ها در برابر توطئه‌های صهیونیستی و آمریکایی است و اقداماتی همچون جنایت ترور یک فعال سیاسی با سیاستهای مقاومت لبنان همخوانی ندارد.
بعد از سال 2000 که مقاومت لبنان این کشور را از چنگال اشغالگری رژیم صهیونیستی نجات داد، با وجود ظلم و جنایت‌هایی که برخی طرف‌های داخلی لبنان طی اشغالگری‌های اسرائیل در جنوب این کشور علیه خود لبنانی‌ها انجام داده بودند، حزب الله از هر گونه اقدام تلافی جویانه مقابل آنها خودداری کرد تا از وحدت ملی در مناطق آزاد شده محافظت و مسیر فتنه را که دشمن در صدد ایجاد آن بود، مسدود کند.
البته از آن زمان تاکنون حزب‌الله بارها در معرض اتهامات و فتنه‌های مختلفی از این قبیل قرار گرفته که نقطه اوج آن در ماجرای ترور رفیق حریری بود، اما مقاومت با نهایت صبوری تلاش کرده تا دستاوردهای استراتژیک و تاریخی مقاومت که موجب شکست ارتش پرمدعای رژیم اشغالگر صهیونیستی شد را حفظ کند و به منظور جلوگیری از اختلافات فرقه‌ای از دامن زدن به هرگونه آشوب جلوگیری کرده است.
بنابراین حزب الله که چنین سیاستی را برای جلوگیری از بروز فتنه در لبنان دنبال می‌کند و به شدت به وحدت ملی و صلح مدنی پایبند است نمی‌تواند پشت جنایتی باشد که به خوبی می‌داند در خدمت دشمنان مقاومت خواهد بود؛ دشمنانی که هیچ فرصتی را برای تضعیف چهره و اعتبار مقاومت از دست نمی‌دهند.
- در این شرایط وظیفه ملی لبنانی‌ها این است که در دام آمریکا علیه حزب الله نیفتند. در همین راستا پرونده ترور لقمان سلیم باید بلافاصله توسط مقامات قضایی پیگیری شده و عاملان واقعی این جنایت و همه کسانی که در آن دست داشتند، دستگیر شوند. در عین حال باید اهداف کمپین‌های دروغین که علیه حزب الله ایجاد شده محکوم و افشا شود.
ارسال نظرات