در بیانیه‌ای مطرح شد
به گزارش خبرنگار استان‌های خبرگزاری دانشجو، بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در بیانیه‌ای در خصوص عملکرد سرپرست فعلی دانشگاه واکنش نشان داد.
متن بیانیه به شرح زیر است:
اساساً در نظام اسلامی و بالطبع دولت انقلابی در تمام جوانب، اصل اسلام است و جایگاه‌ها براساس تقوا و تعهد به افراد متخصص سپرده می‌شود. هرچه این جایگاه از اهمیت بیشتری برخوردار باشد به درجه‌ی تقوا، تعهد و تخصص بیشتری نیاز دارد. حال در عصر نظام اسلامی و در دوره‌ی دولت انقلابی در استان کهگیلویه و بویراحمد و اختصاصاً دانشگاه علوم‌پزشکی یاسوج، انتصابات نه‌تن‌ها الزاما براساس اصول فوق صورت نمی‌گیرد بلکه این شائبه را نیز به ذهن متبادر می‌کند که به دلیل نفوذ شدید نمایندگان و دیگر افراد ذی‌نفوذ استان، انتصاب افرادی بر اساس نفع شخصی و تناسب قومیتی و سیاسی به گونه‌ای انجام شده که اگر تقوایشان را با خدا بدانیم نه‌تن‌ها از تخصص و لیاقت لازم جهت اداره مسئولیت محوله خود برخوردار نیستند بلکه در چند مورد دارای مشکلاتی مغایر با قانون جهت احراز پست مسئولیتی نیز هستند.
با وجود گذشت نزدیک به یک سال از آغاز به کار دولت سیزدهم و روند بسیار کند تغییر بدنه مدیریتی کشور به بدنه انقلابی، شاهد تعارف و دودلی مسئولان دولتی چه در خارج از دانشگاه و چه در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در سپردن مسئولیت‌های مهم اجرایی به جوانان انقلابی واجد شرایط می‌باشیم. تغییرات تنها در راس نهاد‌های اجرایی صورت گرفته که در مورد همین تغییرات چه در سطح ریاست و معاونت و چه در سطوح پایین‌تر دانشگاه نیز از نظر قانونی جای مطرح نمودن شبهه وجود دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
عملا در بدنه اجرایی که مسئول مستقیم تحولات خواهد بود افرادی حضور دارند که تاکنون دعوا بر سر خودشان بوده که چنین افرادی نباید در این جایگاه‌ها حضور داشته باشند. مسئولان اگرچه با ادعای انقلابی‌گری منصوب می‌شوند، اما در میانِ همان بدنه قبلی به دام افتاده‌اند و مسئله قابل توجه این است که همین مسئولان با مسببان وضع موجود تعارف دارند. این وضعیت نشان می‌دهد که یا مسئولان محافظه‌کارند و به جریانات سیاسی تن می‌دهند و یا تنها لفظ مقدس انقلابی را یدک می‌کشند درحالی که راه و روش آن را ندانسته و یا به آن اعتقادی ندارند.
همواره نسبت به نگاه و عملکرد مدیران دولت گذشته نقد وجود داشت، اما باید گفت آن مدیران، کار تشکیلاتی و راه پیاده‌کردن و اعمال تفکر خود در یک مجموعه مدیریتی را به خوبی می‌دانستند؛ تا به قدرت رسیدند جوانان خود را از هر کجا که بود فراخواندند، حوزه مدیریتی خود را طبق تفکر خود یکپارچه کرده و آغاز به کار می‌کردند؛ گاهی با وجود ابهامات بسیار، به دانشجوی پزشکی تازه فارغ‌التحصیل شده خود اعتماد کرده و مسئولیت مهمی همچون مدیریت در یکی از معاونت‌های مهم را سپردند.
در مقابل، مدیران دولت فعلی که با داعیه انقلابی‌گری بر سرکار آمده‌اند با نیرو‌های متعهد و متخصص تعارف داشته، جوانان انقلابی را به حاشیه رانده و گویا به دنبال سپردن مسئولیت‌ها نه به جوانان انقلابی که به جریان بی‌حال و بی‌انگیزه‌ای هستند که در دولت قبل دستشان از رسیدن به مسئولیت‌ها کوتاه بوده‌است.
اگر مسئولیتی هم به جوانان انقلابی سپرده شود با هزار، اما و اگر از سوی مسئول مربوطه روبرو خواهد بود؛ گویا فراموش کرده‌اند که زین‌الدین‌ها و باقری‌ها بیست‌و‌چند ساله بودند که در اوج جوانی فرماندهان ارشد دفاع مقدس شدند که حال این چنین در سپردن مسئولیت‌هایی بسیار ساده‌تر از اطلاعات جنگ و فرمانده تیپ مردد و دودل اند.
گویا فراموش کرده‌اید که چه کسانی برای این انقلاب خون دادند و خون دل خوردند و حال در این استان، تمامیت‌خواهانی زیر پرچم انقلابی‌گری، سکان هدایت این کشتی عظیم را به دست گرفته‌اند که نهایتا خروجی عملکرد ایشان به پای انقلاب نوشته خواهد شد. شاید هم مسئولان، افرادی را ترجیح می‌دهند که برای رسیدن به مدیریت در برابرشان سر خم کنند و در مقابل، جوانان توانمندی که اندکی میل به پذیرش مسئولیت ندارند، در گوشه و کنار استان پراکنده باشند و آقایان مدعی انقلابی‌گری سراغی از ایشان نگیرند؛ واقعیت این است کسی که میل به ریاست ندارد و عقب می‌ایستد درحالی که توانمند است، لیاقت خدمت به جامعه در جایگاه‌های مسئولیتی را دارا می‌باشد و کسی که تقوا دارد، در پی کسب مسئولیت نیست. دولت انقلابی را قتلگاه جوانان انقلاب نکنید.
به بیان وضعیت فعلی دانشگاه و عملکردی چند از مدت حضور سرپرست فعلی می‌پردازیم:
۱. در سطح معاونین و مدیران، همچنان افرادی حضور دارند که نه‌تن‌ها ممکن است از نظر فکری با دولت فعلی همسو نباشند بلکه از نظر عملکردی نیز نتیجه مطلوب و قابل قبولی نداشته‌اند. معاونتی که عملکرد چندین ساله‌اش، آرامش را از دانشجویان گرفته و علیرغم نتیجه نامطلوب مدیریتی، همچنان در سمت خود ابقا شده و اگرچه از یادگاران دولت قبل می‌باشد و جریان حامی دولت قبل از ایشان و تعداد دیگری از مدیران حمایت می‌کند، اما گویا میلی برای برکناری ایشان از سوی سرپرست فعلی دانشگاه دیده نمی‌شود. این مماشات و تعارف جدای از تفکر اصیل و ناب انقلابی است.
۲. مسئولان در توجیه برخی اقدامات و رفتارها، انقلاب را به گونه‌ای تعریف می‌کنند که بسیاری از انقلابیون حقیقی در دایره بسته تعریفشان جایی نداشته و آن‌چه نگران‌کننده است، جا افتادن اقدامات و تعاریف جدید از انقلاب و رفتار‌های غیرانقلابی به نام انقلاب است که نشان می‌دهد جامعه نه‌تن‌ها با تناقض عملکردی بلکه با تغییر مفاهیم از سوی این افراد روبرو است.
۳. در توجیه برخی انتصابات همچنان از لفظ «شرایط خاص» استفاده می‌شود. در دولت انقلابی محافظه‌کاری جایی ندارد. شاید منظور از شرایط خاص، تن دادن به جریانات سیاسی و فشار نمایندگان و متنفذین سیاسی و جناحی است. امید بود مسئولین دانشگاه، مسئولیت‌پذیری را از رئیس جمهور می‌آموختند که آبروی خود را به میان آورد تا اصلاحات ساختاری انجام گردد و حال مسئولینِ با رده‌های پایین‌تر، این‌چنین محافظه‌کارانه عمل می‌کنند. با تداوم روند فعلی، امیدی به تحول نخواهد بود چرا که رویکرد شبیه رویکرد مدیران قبلی می‌باشد.
۴. برخی انتصابات، مغایر با شرایط احراز پست مسئولیتی دانشگاه‌های علوم پزشکی از جمله شرایط هیئت علمی، نوع مدرک تحصیلی، مرتبه مدرک تحصیلی و تعهد مناطق محروم است در حالی که بر ممانعت از ابلاغ‌های انشایی تاکید ویژه‌ای از جانب وزارت صورت گرفته است. در گذشته، مسئولیت‌سپاری در سطوح استاد تمام و هیئت علمی صورت می‌گرفت. حال، هر شخصی با هر نوع مدرک و سطح علمی در دانشگاه در مسئولیت‌های مهم منصوب می‌شود. نهاد‌های نظارتی به این مسئله ورود کنند تا سلامت مردم، بازیچه برخی معاملات سیاسی نشده و دانشگاه علوم پزشکی از یک محیط علمی به یک محیط سیاسی تبدیل نشود.
۵. مسئله مهم، نفوذ جریان سیاسی خاص مدعی انقلابی‌گری به انتصابات دانشگاه است و شاید حامیان افرادی که هوای پیروزی در انتخابات آینده مجلس را در سر دارند. الزاما مسئله نفوذ را هم نمی‌توان مطرح کرد چراکه نفوذ زمانی رخ می‌دهد که مانعی هم باشد، اما در شرایط فعلی مانعی نیست و شاید بسیاری از مسئولین منصوب‌شده فعلی خود از همین جریان باشند. نسبت به ریاست قبلی دانشگاه این نقد وجود داشت که انتصابات طبق طایفه‌گرایی است، اما اکنون می‌بینیم انتصابات سیاسی است و چشم امیدی هم به آینده دارند و درحال تربیت نیرو شاید حتی از سطح معاونین فعلی دانشگاه برای سرپرستی بعد از سرپرست فعلی هستند! قوانین مربوط به احراز پست مسئولیتی باید لحاظ گردد.
در مدیریت قبل نسبت به نفوذ یکی از نمایندگان در دانشگاه نقد وارد بود؛ حال این نقد همچنان در مورد جریان سیاسی دیگر نیز وجود دارد درحالی که طبق تذکر مستقیم مقام معظم رهبری هیچ نماینده‌ای حق دخالت در انتصابات را ندارد. بعضی روابط از حمایت گذشته و تبدیل به رابطه مراد و مریدی شده‌است. اگر خط قرمز برای جریان مدعی انقلابی‌گری، شخص خاص است، خط قرمز جوانان انقلابی، نظام اسلامی و شاخص‌های انقلابی است و قطعا هزینه درست می‌کنیم برای هرکس که بخواهد برای انقلاب هزینه درست کند.
۶. جناب استاندار تاکید ویژه‌ای روی انتصاب نیرو‌های بومی دارند درحالی که تا تداوم جو طایفه‌گرایی بر استان، تفکر بومی‌بودن مسئولین الزاما درست نیست. جناب آقای استاندار و جناب آقای حسینی‌پور بدانند سلامت مردم، بازیچه سیاست نیست و همچنین پاسخ دهند در ماجرای انتصاب سرپرست دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در دفتر وزیر کشور و دفتر ریاست جمهوری چه گذشت و از جانب نهاد‌های غیرتخصصی چه فشار‌هایی بر وزارت بهداشت تحمیل شد؟
خطاب به نماینده‌ای که سهم و قرعه‌اش دانشگاه علوم پزشکی شد! اگرچه دانشگاه علوم پزشکی یک نهاد اجرایی با بودجه فراوان است، اما تفاوت آن با سایر ادارات این است که دانشجو دارد و دانشجو آگاه و بیدار است. در تقسیم‌بندی سازمان‌ها و ادارات استان بین شما و دو همکار دیگرتان، بد قرعه‌ای به نامتان افتاد!
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج ضمن اعلام این که در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی با احدی تعارف ندارد، از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و استانداری خواستار پیگیری قاطعانه موارد مطرح شده است. اگرچه موارد فوق تذکر داده شده، اما در صورتی که اقدام مناسب جهت اصلاح وضع موجود صورت نپذیرد، اقدامات بعدی در سطح ملی انجام خواهد شد.
ارسال نظرات