طنين نواي العطشان، قتيل العبرات، جانم حسين(ع)، حسين(ع) قربانوام در خيابان پانزده خرداد قدمتي ديرينه دارد؛ در جمع خواني هيات هاي عزاداري كربلاييان، اردبيلي ها و پانزده خردادي ها در تاسوعا و عاشوراي حسيني، بوي صحراي كربلا و نينوا را احساس مي كني و با سازي آشنا، گام هاي عشق از اوج دوباره اوج مي گيرند.
گروه فرهنگي «خبرگزاري دانشجو»، در گذر از خيابانها و مشايعت هيئتهاي عزاداري متعدد، به يكي از چهارراههاي قديمي تهران ميرسي كه هيئتهاي عزاداري متراكمش و شور حسينيان تاسوعا و عاشورايش در امتدادي 14 قرنه، تازگي نوايي نينوايي را به مشام ميرساند.
تقاطع خيابان پانزده خرداد و خيام شمالي از قديم محل تجمع متراكم هيئات عزاداري بوده و در امتداد خيابان پانزده خرداد و خيابان هاي منتهي به آن، تراكم مساجد، حسينيهها و تكايا به چشم ميخورد؛ دسته هاي عزاداري اين محل قديمي تهران رونقي ديرينه دارد كه در اين ميان، حضور كربلائيان در اين خيابان خود حكايتي ديگر را روايت مي كند.
يك حسي به سراغ كنجكاويات ميآيد و براي گفتوگويي از نوع ديگر و گزارش نويسي ترغيب ميشوي، ميخواهي از قدمت ديرين هيئتها بيشتر بداني، ولي مصاحبه را بايد به روزي ديگر موكول كرد تا در خلوت گفتار هيئت امناي عزاداران تاسوعا و عاشورا يشتر غوص كني.
يك روز از عاشورا گذشت، اتوبوس در چهارراه پانزده خرداد از حركت بازميايستد، مسجد كربلائيها ميزبان چندين عزادار است، صاحب منيري از هيئت امناي مسجد، روايتگر ادامه متن است؛ شرح حال از آنجا آغاز ميشود كه كينهتوزيهاي تمام نشدني صدام، ايرانيهاي مقيم عتبات عاليات را بعد از حضور يك قرنه، دوباره به ايران برميگرداند و اين دلدادگي حسيني جدانشدني كربلائيان باعث ميشود كه در اولين سال حضورشان در ايران هيئت عزاداري را به راه بياندازند.
بعد از دو سال عزاداري كربلاييها در مسجد سپهسالار و مسجد ميرزا محمود آل آقا، زمين مسجد فعلي كربلائيها با مساعدت خيرين بازار از جمله حاج حسين اشتري، حاج سيدخليل شبيري، حاج مهدي ادبزاده و ... خريداري ميشود و در سال 1354 عزاداريها در اين مكان جديد شروع ميشود.
صاحب منيري در ادامه صحبتهايش بيان ميدارد كه هر جا هيئت و مسجدي درست ميكنيم همانجا درمانگاه و امور خيريه نيز بنا مينهيم و از بركات اين مسجد نيز تاسيس بيمارستان سيدالشهداء(ع) و يك موسسه قرضالحسنه بود كه بعدها بيمارستان آنقدر گسترش يافت كه از مسجد مستقل شد اما هنوز مديريت درمانگاه خيريه دندانپزشكي امام حسين(ع) و مديريت كتابخانه 20 هزار جلدي امام حسين(ع) جزئي از اختيارات هيئات امناي مسجد كربلائيان است.
حيف است از عزاداريهاي مسجد مركزي اردبيليها كه در سمت ديگر خيابان واقع شده است نپرسم، چندين سال پيش شنيده بودم كه سليم موذنزاده همراه عزادران اردبيلي در مسجد كربلائيها با زبان عربي به شرح حال زينب در شام پرداخته است.
روايت منيري نيز حكايت از حضور عزاداران اردبيلي در شب اول محرم در مسجد كربلائيها دارد و بوي كربلا و ضريح نمادين امام حسين(ع) بهانهاي براي شرح دلدادگيهاي عشاق الحسين(ع) است؛ ادب چنين حكم ميكند كه بايد در آغاز محرم به كربلائيان تسليت گفت و نوحه كربلا را از مسجد كربلائيها آغاز كرد.
بعد از خداحافظي از منيري، روانه مسجد اردبيليهاي مقيم مركز ميشوم، اما از آن شور و حالي كه در عاشورا در اين مسجد سراغ داشتم، خبري نيست و هياتيها در شامگاه روز بعد از عاشورا مسجد را تنها گذاشتهاند و چراغهاي خاموش مسجد مرا به خداحافظي از اين مسجد نيز واميدارد.
شماره دكتر يزدانباد، عضو هيئات امناي مسجد اردبيليها را كه از مركز فعاليتهاي ديني شهرداري تهران به دست آورده بودم مثل چراغهاي مسجد خاموش است، ميدانستم كه او متخصص دستگاه گوارش است و مشغله زيادي دارد.
ادامه گزارش را صبح فردا با حضور در مركز فعاليتهاي ديني شهرداري تهران كه در همين خيابان پانزده خرداد واقع شده است، پي ميگيرم و صحبتهاي حجتالاسلام علي خانپور، كارشناس امور مساجد مركز فعاليتهاي ديني شهرداري تهران از فعاليتهاي پرشور مسجد كربلائيها و مسجد اردبيليها و همچنين مساجد خيابان پانزده خرداد حكايت دارد.
تاسوعا و عاشوراي حسيني تمام شد و شور حسيني به پايان رسيد، اما شعور حسيني در شريانهاي لحظه لحظه هيئتهاي ريشهدار جاري خواهد ماند و سالي ديگر دوباره دلدادگان حسيني را در هر مقام و منسبي از فراسوي تهران و ايران براي حضور در مساجد، حسينيهها و تكايا فرا خواهد خواند.